در این مطلب یه گذار کوتاه بر منابع تولید انرژی الکتریسیته در جهان و مقایسه کشورهای مختلف انجام شده. لازم به توضیح هست که آمار ارائه شده در این مقاله بر مبنای درصد استفاده از هر منبع برای تولید الکتریسیته در نظر گرفته شده و به مقدار و حجم کل انرژی تولیدی و منابع استفاده شده پرداخته نشده.
اول از همه بذارین یه نگاه به ایران بندازیم. حدودا از سال ۱۹۸۸ (حدود سال ۱۳۶۶) سهم نفت از تولید برق ایران کاهش پیدا کرده و جای خودشو به گاز داده. به نظر میرسه که یه روند کاملا منطقی باشه. منابع گازی خیلی زیاد کشور در کنار آلودگیهای خیلی کمتر نسبت به منبع نفتی میتونه دلیل خوبی باشه.
نکتهی خوب کاهش درصد منابع آبی در تولید برق هست. مخصوصا توی شرایط عدم مدیریت صحیح منابع آبی در کشور این مسئله میتونه خیلی حیاتی باشه؛ چرا که دیگه نیازی نیست هر زمان برق کم اومد سریع سدها باز بشن و منابع آب بیشتر از نیاز چرخه طبیعی و به خاطر تولید برق استفاده بشه. اگرچه نباید این مسئله رو هم یادمون بره کلا منابع آبی نمیتونن منبع اصلی تولید برق باشن.
حدود سال ۲۰۱۰ (حدود سال ۱۳۸۸) تا ۲۰۱۴ (تا حدود سال ۱۳۹۲) هم یه اتفاق جدید افتاده که اونم تولید بخشی از برق کشور از منبع انرژی اتمی بوده. که البته توی سال ۲۰۱۵ (حدود سال ۱۳۹۳) دیگه خبری ازش نیست.
بذارین یه نگاه به بقیه کشورهای دنیا بندازیم. نمودارهاشون رو پایین آوردم.
اول از همه آمریکا: منبع حدود ۵۰ درصد از برق این کشور زغال سنگ هست! یه منبع کاملا آلودهکننده و آسیب رسان نه از نظر تولید گازهای گلخانهای بلکه از نظر تولید انواع آلودگیهای دیگه! اینجا هم درصد بیشتر منبع تولید برق رو، به جای منابع آبی و نفتی، کم کم به گازی و اتمی تبدیل کرده که تقریبا سهم گاز و اتمی هم جمعا مابقی ۵۰ درصد رو گرفته.
اما اندونزی: جالبه اینجا هم مصرف زغال سنگ رو برده بالا و جای منبع نفتی رو برای تولید برق گرفته! در کنارش گاز هم سهمش رو تقریبا کم کرده نسبت به چند سال پیش.
و اما ژاپن: زغال سنگ و گاز بیشتر شده و جای نفت و اتمی رو گرفته.
ولی چین: چه به روز محیط زیست میاره این کشور با مصرف آنچنانی زغال سنگش.
جالبه که میانگین جهانی تولید برق حدود ۴۰ درصد منبع خودشو به زغال سنگ اختصاص داده. بعد گاز، آب و اتمی و منابع نفتی مستقیم سهمشون رو دارن کم کم از دست میدن.
و البته خاور میانه به خاطر منابع گازی زیادش سهم اصلی رو به گاز داده.
اینا فقط یه آمار از منابع تولید برق در دنیا بود؛ با در نظر گرفتن این مطلب که برق یکی از منابع اصلی انرژی مصرفی روزانه هست، یه سوال برام مطرح شده که دقیقا ایران توی معاهده پاریس چرا باید اینقدر سخاوتمندانه، کاهش داوطلبانه ۴ درصدی و حداکثر ۱۲ درصدی گازهای گلخانهای (البته مقدار حداکثری رو مشروط به رفع تحریمها کرده که هیچ که قابل صحتسنجی نیست، حتی اگه اتفاق بیفته باید یه نگاهی به تاثیرات این کاهش ۱۲ درصدی بر اقتصاد کشور رو هم در نظر داشت) رو تقبل بکنه؟!
برای شناخت بهتر لازمه که یه نگاه به چند تا کشور دیگه، از نظر شرایط قبول معاهده پاریس داشته باشیم: کشور عربستان با شرط عدم ضربه بر اقتصاد کشور و به نحوی مبهم تعهدات خود را ارائه نموده و کشور قطر تعهد به کاهش گازهای گلخانهای از طریق تنوعبخشی به اقتصاد را مطرح نموده و هیچگونه تعهد مشخصی ارائه نداده است و عراق با احتیاط به کاهش یک درصدی گازهای گلخانهای اکتفا نموده و روسیه تصمیم خود را به سال ۲۰۲۰ موکول نموده است. البته لازم نیست که یادآوری بشه که آمریکا از این معاهده خارج شده.
(منبع اطلاعات آماری: وبسایت worldbank)