عنوان:
سال:
۱۳۹۰
سطح برگزاری:
ملی
توضیحات کوتاه:
اینم یکی دیگه از اعصاب خردیهام هست! البته اینا همشون شدن تجربه؛ همون چیزایی هستن که وادارم کردن بشینم از مهندسی صنایع و علوم استراتژیک و تئوری بازیها و اقتصاد و کسب و کار و خیلی چیزای دیگه رو بخونم. چون عملا هر چی اون موقعها باعث عدم موفقیتم توی ادامه کارها میشد همین عدم دانش کافی بوده. شاید اگه مشاور درست درمونی که خودشون واقعا تجربه کرده بودن کنارم بودن نیاز نبود همه این مسیرها رو یکی یکی تجربه کنم. (البته منظورم مشاورهایی نیست که یه شبه شدن مشاور. منظورم دود چراغ خردههایی هست که انگشتشونم زیر چکش رفته باشه! والا الاااا ماشاءالله مشاور داریم توی کشور)
شاید اگه اون موقع دانش الانم رو داشتم این طرح هم به جای این که خاک بخوره الان صنعتی شده بود و کلی پول از توش دراومده بود؛ هم برای خودم هم برای بقیه.
البته همشم اعصاب خردی نیست ها. چون توی این جشنواره طرحهای اول تا سوم بر اساس حد نصاب امتیاز بود؛ یعنی امکان داشت ۱۰ تا طرح اول وجود داشته باشه و یا این که هیچ طرحی پذیرفته نشه. خاطره خوبش برام اینه که جشنواره توی چهار حوزه مختلف برگزار شد که تنها طرحی که تونست حد نصاب امتیاز طرح طلایی رو بگیره همین طرح بود.